ای پناه بی پناهان، از من دلشده روی مگردان
بر دل سوخته آتش میفشان
ای فروغ شام تارم
میگریزی چرا از کنارم
در خزانم بیا ای بهار
عهد و پیمان بستی و شکستی
از کنارم رفتی و گسستی
از چه یارا ای نگارا
مجنونم کرد چشم مستت
این دل پریشان را دادم به دستت
رفتی و دلم بشکستی
با رقیب من بنشستی
در تو دلستانم اثر ندارد دگر فغانم
از غمت روان شد سرشک ماتم ز دیدگانم
آه چه کرده ام که اینچنین مرا به آتش میکشانی
برای من نمانده است جز نیمه جانی
آه چه بی قرارم
خبر نداری امید جان ز حال زارم
از چه یارا ای دلارا
نظر شما درباره آهنگ «دلشده» چیست؟
«نظر شما مهم است؛ نظرتان را دیگران به اشتراک بگذارید»