آهنگسازان: پدرام کشتکار، ایمان حجت و احسان خواجه امیری
خواننده: احسان خواجه امیری
ب
برای آخرین بار ، خداکنه بباره
تو این شب کویری ، یه قطره از ستاره
همیشه بودی و من ، تو رو ندیدم انگار
بگو بگو که هستی ، برای آخرین بار
وقتی دوری ، تنهایی نزدیکه
قلبم بی تو ، میترسه ، تاریکه
چه لحظه ها که بی تو ، یکی یکی گذشتن
عمرمو بردن اما ، یه لحظه بر نگشتن
تو چشم من نگاه کن ، منو به گریه نسپار
حالا که با تو هستم ، برای اولین بار
خ
خیالتو می دزدم از تو شبستون خواب
تو ابرا پنهون میشم یه وقت نبینه مهتاب
بارون میشم می بارم تو آسمون چشمات
که رو زمین به یاد همه بمونه چشمات
بخوای نخوای فقط تو بیای نیای فقط تو
تو . تو . فقط تو آهای آهای فقط تو
از سر پرچین شب وقتی سرک می کشی
مهتابهاج و واجو پائین ترک می کشی
می یاد واسه تماشا می افته تو حوض نور
اونجا که عکس چشمات افتاده از راه دور
بخوای نخوای فقط تو بیای نیای فقط تو
تو . تو . فقط تو آهای آهای فقط تو
تو ترمه نگاهم چشات گلابتونه
گذشتن از تو سخته محاله دل بتونه
یه گوشه تو قلب هر آدمی نوشته
ا
کنج خونه نشستی و درو رو دنیا بستی و از بس شکایت می کنی
به مردن عادت می کنی هی میگی تقدیر منه
نمیگی تقصیر منه تو این وسط چی کاره ای؟
که عمریه آواره ای
بهش میگم بسه دیگه چیکار داری کی چی میگه
نذار خودتو سر کار، انگار نه انگار میگم هنوز دیر نشده
هنوز دلت پیر نشده پاشو و دست رو دست نذار، انگار نه انگار
توی گذشته موندی و هی دلتو سوزوندی و
هر چی میگم بخند یه بار، انگار نه انگار
انگار همه بیکارن و دشمنی با تو دارن و
همش باتو بد میکنن راه تو رو سد میکنن
اینا همش بهونته کارای بچه گونته
چشم دلت تا نبینه صد سال دیگم همینه
این دیگه حرف آخره عمر تو داره میگذره
تموم که شد به روت نیار، انگار نه انگار
و
کوچه وقتی که نباشی
رگ خشکیده شهر
ماه تو گوش خونه گفته
دیگه با پنجره قهر
سقف دلبستگی بی تو
واسه من سایه نداره
دلماز روزی که رفتی
دیگه همسایه نداره
تو پی کدوم ستاره
پشت ابرا خونه کردی
رفتی و چیزی نگفتی
گریه رو بهونه کردی
من سوال ساده تو
تو جواب مشکل من
ردپای رفتن تو
روی صحرای دل من
کوچه وقتی که نباشی
رگ خشکیده شهر
ماه تو گوش خونه گفته
دیگه با پنجره قهر
سقف دلبستگی بی تو
واسه من سایه نداره
دلماز روزی که رفتی
دیگه همسایه نداره
وقتی آسمون شبهام
زیر سایه چشات
وقتی حتی این ترانه
رنگ غربت صدات
نمی ذارم این دو راهی
سر راه ما بشینه
نمی ذارم این جدایی
رنگ فردا رو ببینه
کوچه وقتی که نباشی
رگ خشکیده شهر
ماه تو گوش خونه گفته
دیگه با پنجره قهر
سقف دلبستگی بی تو
واسه من سایه نداره
دلماز روزی که رفتی
دیگه همسایه نداره
شب با فانوس اشکت
می برم به روشنایی
با تو میرسم دوباره
به طلوع آشنایی
می دونم هر جا که باشی
دل تو اهل همین جاست
واسـه من تو ایــنجــا
اول و آخر دنیاست
غ
هرچی آرزوی خوبه مال تو
هرچی که خاطره داریم مال من
اون روزای عاشقونه مال تو
این شبای بی قراری مال من
منم و حسرت با تو ما شدن
تویی و دلهرم از رها شدن
آخر غربت دنیاست مگه نه
اول دو راهی آشنا شدن
تو نگاه آخر تو آسمون خونه نشین بود
دلتو شکسته بودن همه قصه همین بود
می تونستم با تو باشم مثل سایه مثل رویا
اما بیدارمو بی تو مثل تو تنهای تنها
ت
تا دل ترانه خونه
دل من ترانه خونه
چرا بی تپش بمونه
دل این ترانه خونه
وقتی آسمون قفس شد
باز هوای قصه پس شد
دم آخر سقوطم
یه ستاره هم نفس شد
ستاره با چشای تو
شبونه آفتابی می شه
با سایه ی تو کوچه مون
دوباره مهتابی می شه
تا به رویا دل سپردم
تورو تا خاطره بردم
شبا رو دونه به دونه
تو چشای تو شمردم
نذار این خار تو باشه
غصه دنبال تو باشه
اگه گاهی نگرونی
دل من مال تو باشه
ستاره با چشای تو
شبونه آفتابی می شه
با سایه ی تو کوچه مون
دوباره مهتابی می شه
اگه بغضو بشه خندید
میشه پشت پرده رو دید
می شه دست غمو رو کرد
اگه عشقو بشه فهمید
میشه تردیدو سفر کرد
عمرو با حادثه سر کرد
وقتی با یه عشق ساده
بشه خستگی رو در کرد
ستاره با چشای تو
شبونه آفتابی می شه
با سایه ی تو کوچه مون
دوباره مهتابی می شه
تا دل ترانه خونه
دل من ترانه خونه
چرا بی تپش بمونه
دل لین ترانه خونه
وقتی آسمون قفس شد
باز هوای قصه پس شد
دم آخر سقوطم
یه ستاره هم نفس شد
ستاره با چشای تو
شبونه آفتابی می شه
با سایه ی تو کوچه مون
دوباره مهتابی می شه
م
تو شروع آسمونی می دونستم نمی مونی
چشم تو آخر دنیاس خودت اینو نمی دونی
داشتن و نداشتن تو گاهی سخته گاهی ساده
اگه راهی اگه بی راه منم و پای پیاده
آخ که چه ساده گم شدم تو غربت چشای تو
سکوت شیشه ی دلم شکسته با صدای تو
آخ تمام لحظه هام اسمت یادم نمی ره
گذشته ها گذشته ها هیچ کی گناهی نداره
وقتی با تمام قلبم واسه زندگی می میرم
تن من می لرزه اما تو را از خودم میگیرم
من بی من من بی تو من از سایه فراری
می شم اون حادثه ای که روزی بود و روزگاری
حالا من نه توی قصه نه تو آرزوم نه خوابم
این سوال ساده ست چرا دنبال جوابم
آخ که چه ساده گم شدم تو غربت چشای تو
سکوت شیشه دلم شکسته با صدای تو
آخ تمام لحظه هام اسمت یادم نمی ره
گذشته ها گذشته ها هیچ کی گناهی ندار
ح
از پیش چشمم میروی دنیا به دنیا
با تو میان آب وآتش آشتی بود
در آتش است از رفتنت دریا به دریا
یک بار دیگر عشق را باخون نوشتند
تعبیر لبخند تورا گلگون نوشتند
تا دست عشق از پیکر عاشق جدا شد
با دست لیلا قصه ی مجنون نوشتند
این کوچه ها بی تو همیشه بی قرارند
حس غریبی بین پاییز و بهارن
رفتی ولی فکری به حال کوچه ها کن
بوی تو دارن تورو را اما ندارن
ز
چه رسمی داری ای دوره زمونه
كه هر روزت یه جا عاشق كشونه
هزاران سال كه میجنگه آدم
نمی دونه گرفتار جنونه
زمونه آی زمونه آی زمونه
یكی با فرق زخمی توی محراب
یكی غرق به خون لب تشنه آب
یكی پاهاشو رو مین جا گذاشته
یكی پاشیده خونش روی مهتاب
نفسهای بهار و گاز خردل
رو خاك آسمون رگبار تاول
همیشه عاشق از جونش گذشته
كه عشق آسان نبوداز روز اول
هنوزم كار دنیا قیل و قاله
هنوزم صلح آدمها محاله
هنوز آدم نمیشناسه خدا رو
هنوزم قلب عاشق پایماله
زمونه آی زمونه آی زمونه
یكی با فرق زخمی توی محراب
یكی غرق به خون لب تشنه آب
یكی پاهاشو رو مین جا گذاشته
یكی پاشیده خونش روی مهتاب
م
نظر شما چیست؟
«نظر شما مهم است؛ نظرتان را دیگران به اشتراک بگذارید»